روستای گرماب
روستای گرماب

روستای گرماب

آشنایی با فرهنگ لغت-قسمت چهارم(نسب ها)

در این مطلب هم در ادامه مطالب مربوط به فرهنگ لغات،نسب های خویشاوندی مرسوم در روستای گرماب را با معادل فارسی آن می آوریم. 

 

1- باپیر: پدربزرگ  

2- جَدَّه: مادربزرگ 

3- کاکَو: برادر   

4- خَش: مادرزن  

5- خُسُر: پدرزن   

6- خُسُربَرَه: برادرزن   

7- هم زُلف: باجناق   

8- نواسَه: نوه   

9- کَباسَه: نبیره   

10- خَلاصَه: نتیجه،ندیده

نظرات 4 + ارسال نظر
محسن شنبه 17 دی 1390 ساعت 17:03

چیه صحبت از خسروخسربره وازاین حرف هاست -هیزم ریزی روهم بنویس آقای نویسنده.......

سلام حاج محسن

چاکرتیم.

به امیدی خوشبختی همه جوانان

ناشناس شنبه 10 دی 1390 ساعت 11:52

من بی پناهم تو بی گناهی - دل به تو دادم ، چه اشتباهی از تو کشیدم شکل کبوتر - نقاشی ام رو بگذار و بگذر تو این نبودی ، من بد کشیدم - آخه دلت رو هرگز ندیدم تو بی گناهی ، من بی پناهم - ایمن بمانی از اشک و آهم

خجه طاووس پنج‌شنبه 8 دی 1390 ساعت 21:58

میدونی خسرات ابتدااسم وفامیل اشش اینجوری است.
ک.ر.ع.
ومسولیت در روستا دارد که اولش ر.پ است.قاطی مرغان شدن آسان است
ولی نون دادن اش سخت است....
هنوز هم میگی خسر نداری....
بیای گرمو شیرینی باید بدهی....

خجه طاووس پنج‌شنبه 8 دی 1390 ساعت 12:20

سلامُ عزیزی که این را نوشتی شما خودتون خسردارید؟میگن تازگی خسر دار شدید؟

با سلام:

بنده هنوز خسر ندارم؛چون هنوز مجردم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد