در این مطلب هم در ادامه مطالب مربوط به فرهنگ لغات،نسب های خویشاوندی مرسوم در روستای گرماب را با معادل فارسی آن می آوریم.
1- باپیر: پدربزرگ
2- جَدَّه: مادربزرگ
3- کاکَو: برادر
4- خَش: مادرزن
5- خُسُر: پدرزن
6- خُسُربَرَه: برادرزن
7- هم زُلف: باجناق
8- نواسَه: نوه
9- کَباسَه: نبیره
10- خَلاصَه: نتیجه،ندیده
چیه صحبت از خسروخسربره وازاین حرف هاست -هیزم ریزی روهم بنویس آقای نویسنده.......
سلام حاج محسن
چاکرتیم.
به امیدی خوشبختی همه جوانان
من بی پناهم تو بی گناهی - دل به تو دادم ، چه اشتباهی از تو کشیدم شکل کبوتر - نقاشی ام رو بگذار و بگذر تو این نبودی ، من بد کشیدم - آخه دلت رو هرگز ندیدم تو بی گناهی ، من بی پناهم - ایمن بمانی از اشک و آهم
میدونی خسرات ابتدااسم وفامیل اشش اینجوری است.













قاطی مرغان شدن آسان است
ک.ر.ع.
ومسولیت در روستا دارد که اولش ر.پ است.
ولی نون دادن اش سخت است....
هنوز هم میگی خسر نداری....
بیای گرمو شیرینی باید بدهی....
سلامُ عزیزی که این را نوشتی شما خودتون خسردارید؟میگن تازگی خسر دار شدید؟
با سلام:
بنده هنوز خسر ندارم؛چون هنوز مجردم.